امید

امید

                                 در این شب زیبای بهاری ،شب جمعه ای از ماه رجب من هستم وباری سنگین از گذران عمری 

که نمیدانم دراین نمایشنامه زندگی نقشم را خوب بازی کرده ام یا نه .

گذشته ام را مرور می کنم ... قطاری از اتفاقات و وقایع جور وا جور از جلو ام عبور می کند....

وای خدااای من ...خوب که دقیق میشوم میبینم در پرده های اصلی نمایشنامه وجاهایی که 

نقش اول را داشته ام اصلا نقشم را خوب ایفا نکرده ام....دوباره مرور میکنم ،با خودم می گویم

شاید اشتباه میکنم ... ولی نه خیلی....

به خاطر می آورم که در ماهی از ماههای رحمت خدا هستیم ،ماه استغفار ، به سراغ مفاتیح می

روم اذکار این ماه همه اش استغفار است.....

آیا مهربانتر از این خدا سراغ ذارید... 

کاش یک بار دیگر کارگردان این نمایشنامه نقش اول را به من بدهد ، این بار یقین دارم که مرا در

ایفای نقشم تنها نمیگذارد ویاریم می کند همانطور که همیشه میکرده ولی من نمی فهمیدم...

خدایا دوستت دارم ...مهربان

"اسفغفر اله ذاالجلال والاكرام من جميع الذنوب والاثام"

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[ پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394 ] [ 21:51 ] [ tahere ]
[ ]