بدون شرح
کودکی از خدا پرسید :
تو چه می خوری؟
چه می پوشی؟
کجا ساکنی؟
و خدا آرام بر دل
کودک زمزمه کرد...
غصه بندگانم را میخورم
عیب بندگانم را میپوشانم
و در قلب شکسته آنان ساکنم
کودکی از خدا پرسید :
تو چه می خوری؟
چه می پوشی؟
کجا ساکنی؟
و خدا آرام بر دل
کودک زمزمه کرد...
غصه بندگانم را میخورم
عیب بندگانم را میپوشانم
و در قلب شکسته آنان ساکنم
شخصی به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: دوستی و ولایت شما و شناختی که خداوند دربارۀ حقّتان به من عطا کرده است، از تمام دنیا برایم محبوبتر است. حضرت غضبناک شدند و فرمودند: «ما را درست مقایسه نکردی! مگر دنیا و آنچه در آن است، چه چیزی است؟ جز سیرکردن شکم و پوشاندن خود، چیز دیگری است؟! درحالیکه تو با محبت ما، به زندگی جاوید میرسی.»
اول و آخر دنیا، شهوت زودگذر است؛ شهوت خوردن، خوابیدن، پوشیدن و... . اما محبت اهلبیت(علبهمالسلام)، لذت و آرامش ابدی را میسازد و با چیزهای فانی قیاسپذیر نیست.
البته نکتۀ مهم این است که فقط با کتابخواندن و مطالعۀ حدیث، نمیتوان حقّ ائمه را شناخت؛ باید همواره با توسل و تضرع از خودشان بخواهیم، قدر نعمت وجودشان را به ما بشناسانند.
برگرفته از #بیانات_استاد_
مادر_شهید
آیا تا به حال پای درد دل مادری نشستهاید که فرزندانش بزرگ شدهاند و پی کار خود رفتهاند؟ او با کولهباری از غم و تنهایی با شما همصحبت میشود و بعد از کلی شکایت، نصیحتی دردناک میکند: «عمرت را برای بچههای نمکنشناس هدر نده! اصلاً بچه به چه درد میخورد؟ و...»
اما مادری که فرزندش شهید شده، چطور؟ اگرچه بر پیکر او اشک میریزد، همچون باغبانی که زحماتش به بار نشسته باشد، احساس خرسندی میکند و با افتخار میگوید که عمر پسرش در راه رضای خدا سپری شده است.
تفاوت این دو مادر در این است که اولی عمر خود را به دلخواه خود صرف کرده و بچه بزرگ کرده، تا عصای دستش شود؛ اما دومی فرزندش را برای خدا تربیت کرده است. احساس متفاوت این دو، بعد از سالیانی که از عمرشان گذشته، ناشی از نگاه متفاوت آنها به زندگی و درنتیجه تصمیمهای متفاوتشان است.
همۀ ما همواره در لحظات زندگی، با دو راه درست و غلط مواجه هستیم. انتخاب خود ماست که آیندهمان را میسازد. پس همه میتوانیم با انتخابی درست، دنیایی آرام و ابدیتی زیبا برای خود رقم بزنیم.
برگرفته از بحث #انس_با_قرآن