آدمی به خودی خود نمي افتد ، آدمی از جايي مي افتد که به خدا تکيه نکرده باشد.


[ سه شنبه 23 شهريور 1395 ] [ 18:35 ] [ tahere ]
[ ]

گسترش

در آیین و اندیشه فارس، «دحو الارض» مطابق با بیست و پنجم ماه ذی‌القعده، روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان خاکی حیات بخشید، از این روز، بخش‌هایی از کره زمین ـ که سراسر از آب بود ـ شروع به خشک شدن کرد تا کم کم به شکل یک چهارم خشکی‌های امروزی درآمد.

مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد، مکان کعبه شریف و بیت الله الحرام بود.
«دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده‌اند، منظور از «دحوالارض» (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب‌های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود، این آب‌ها، به تدریج در گودال‌های زمین جای گرفتند و خشکی‌ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده‌تر شدند. 
از سوی دیگر، زمین در آغاز به صورت پستی‌ها و بلندی‌ها یا شیب‌های تند و غیرقابل سکونت بود، بعدها باران‌های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و دره‌ها گستردند، اندک اندک زمین‌هایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان، کشت و زرع پدید آمد، مجموع این گسترده شدن، «دحو الارض» نام‌گذاری می‌شود.
از امیرالمومنین علیه‌السلام روایت شده است که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست وپنج ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.»
به نظر برخی از مفسران، آیه 30 سوره نازعات «وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا»، به همین واقعه اشاره دارد، گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای دیگری نیز در این روز رخ داده‌اند که اهمیت آن را دو چندان کرده است؛ از جمله:
-



ادامه مطلب
[ دو شنبه 8 شهريور 1395 ] [ 4:37 ] [ tahere ]
[ ]

وجودی از محبت


[ یک شنبه 7 شهريور 1395 ] [ 14:53 ] [ tahere ]
[ ]

نخستين رحمت

امام رضا(علیه‌السلام) می‌فرمایند:

«فِي خَمْسَةٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ ذِي الْقَعْدَةِ وُضِعَ الْبَيْتُ وَ هُوَ أَوَّلُ رَحْمَةٍ وُضِعَتْ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ فَجَعَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً فَمَنْ صَامَ ذَلِكَ الْيَوْمَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ صِيَامَ سِتِّينَ شَهْراً»

در بيست و پنجم ماه ذى‌القعده، خداوند خانۀ كعبه را بر زمين نهاد و آن نخستين رحمتى بود كه بر روى زمين نهاده و جايگاه امن و كسب ثواب براى مردم شد. هر كس اين روز را روزه بگيرد، خداوند برايش پاداش شصت ماه روزه مى‌نويسد.

 


[ یک شنبه 7 شهريور 1395 ] [ 14:42 ] [ tahere ]
[ ]

وسعت زمين

تنگی، چرا؟

زمين توانست گسترش يابد، پهن شود، فرش شود جهانيان را،
بدین‌سبب‌که كعبه را يافت. چشمش كه به كعبه افتاد اختيار از دست داد!
از خود كه بيخود شد وسعت يافت؛ آن‌قدر که، همه نوع موجودی را در خود جای داد.
ما چرا تنگيم؟
دلمان چرا بیکران نشده تا همه را بخاطر وجود خدایی‌شان دوست بداریم؟
هنوز قبلۀ جانمان را نيافته‌ایم؛ هنوز بيخود از خويش نشده‌ايم.
اگر ادراكش كنيم، محوش می‌شویم، وسيع می‌شويم چون دريا!

 


[ یک شنبه 7 شهريور 1395 ] [ 14:37 ] [ tahere ]
[ ]

بدون شرح

 

کودکی از خدا پرسید :

تو چه می خوری؟
چه می پوشی؟
کجا ساکنی؟

و خدا آرام بر دل
کودک زمزمه کرد...

غصه بندگانم را می‌خورم
عیب بندگانم را می‌پوشانم
و در قلب شکسته آنان ساکنم

 


[ یک شنبه 10 مرداد 1395 ] [ 9:15 ] [ tahere ]
[ ]

نعمت برتر

‍ 

شخصی به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: دوستی و ولایت شما و شناختی که خداوند دربارۀ حقّتان به من عطا کرده است، از تمام دنیا برایم محبوب‌تر است. حضرت غضبناک شدند و فرمودند: «ما را درست مقایسه نکردی! مگر دنیا و آنچه در آن است، چه چیزی است؟ جز سیرکردن شکم و پوشاندن خود، چیز دیگری است؟! درحالی‌که تو با محبت ما، به زندگی جاوید می‌رسی.»

اول و آخر دنیا، شهوت زودگذر است؛ شهوت خوردن، خوابیدن، پوشیدن و... . اما محبت اهل‌بیت(علبهم‌السلام)، لذت و آرامش ابدی را می‌سازد و با چیزهای فانی قیاس‌پذیر نیست.

البته نکتۀ مهم این است که فقط با کتاب‌خواندن و مطالعۀ حدیث، نمی‌توان حقّ ائمه را شناخت؛ باید همواره با توسل و تضرع از خودشان بخواهیم، قدر نعمت وجودشان را به ما بشناسانند.

برگرفته از #بیانات_استاد_

 


[ یک شنبه 10 مرداد 1395 ] [ 7:33 ] [ tahere ]
[ ]

استاد روح


[ سه شنبه 5 مرداد 1395 ] [ 15:51 ] [ tahere ]
[ ]

استاد ناب


[ سه شنبه 5 مرداد 1395 ] [ 15:40 ] [ tahere ]
[ ]

الگو

مادر_شهید

آیا تا به حال پای درد دل مادری نشسته‌اید که فرزندانش بزرگ شده‌اند و پی کار خود رفته‌اند؟ او با کوله‌باری از غم و تنهایی با شما هم‌صحبت می‌شود و بعد از کلی شکایت، نصیحتی دردناک می‌کند: «عمرت را برای بچه‌های نمک‌نشناس هدر نده! اصلاً بچه به چه درد می‌خورد؟ و...»

اما مادری که فرزندش شهید شده، چطور؟ اگرچه بر پیکر او اشک می‌ریزد، همچون باغبانی که زحماتش به بار نشسته باشد، احساس خرسندی می‌کند و با افتخار می‌گوید که عمر پسرش در راه رضای خدا سپری شده است.

تفاوت این دو مادر در این است که اولی عمر خود را به دلخواه خود صرف کرده و بچه بزرگ کرده، تا عصای دستش شود؛ اما دومی فرزندش را برای خدا تربیت کرده است. احساس متفاوت این دو، بعد از سالیانی که از عمرشان گذشته، ناشی از نگاه متفاوت آن‌ها به زندگی و درنتیجه تصمیم‌های متفاوتشان است.

همۀ ما همواره در لحظات زندگی، با دو راه درست و غلط مواجه هستیم. انتخاب خود ماست که آینده‌مان را می‌سازد. پس همه می‌توانیم با انتخابی درست، دنیایی آرام و ابدیتی زیبا برای خود رقم بزنیم.

برگرفته از بحث #انس_با_قرآن

 


[ یک شنبه 3 مرداد 1395 ] [ 23:2 ] [ tahere ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 17 صفحه بعد